جدول جو
جدول جو

معنی رک رک - جستجوی لغت در جدول جو

رک رک
صدای کشیدن پا به زمین در هنگام راه رفتن، صدای جویدن چیزی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِ بَ رُ رُ)
دهی است از دهستان سرابدوره بخش چگنی شهرستان خرم آباد سکنۀ آن 420 تن. آب آن از سرابدوره و محصول آن غلات. و حبوب و لبنیات است. ساکنان این ده از طایفۀ رک رک هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(رُرُ تَنْ نَ مَ)
ده از دهستان ده پیر بخش حومه شهرستان آبادان. سکنۀ آن 240 تن است. آب آن از چشمه. محصول عمده آنجا غلات وصیفی و لبنیات است. زمستان به قشلاق می روند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
به تکاپو و حرکت در آمدن، جنبش، جریان
فرهنگ گویش مازندرانی
وسایل خرد و ریز، خرت و پر
فرهنگ گویش مازندرانی
چیزهای ریزخانه، اثاثیه ی خرد و ریز خانه
فرهنگ گویش مازندرانی
رنده کردن
فرهنگ گویش مازندرانی